زلال اشک تو رشک فرات است فرات از صافی چشم تو مات است
وجود دو تعادل بخش این نهر که بی تو آبگیری بی ثبات است
نماز صبر میخواند کنارت غم گرداب کشتی نجات است
نیازی نیست تا حکمت بخوانیم وجودت شرح اسماء و صفات است
من از عور کمت خواندم که روحت به این کوثرت سرا است
نخ قنداقه ب پیچ و تاب است مدار کهکشان ممکنات است